همشهری آنلاین - گروه سیاسی: محمدرضا عارف سیاستمدار ۷۳ ساله اصلاحات، به مرد شماره دوم سیاست مشهور است. معاون اولی دولت خاتمی، استعفای سال ۱۳۹۲ او به نفع حسن روحانی و اکنون که در دولت مسعود پزشکیان بار دیگر معاون اول شده است، از او چهره پشت پرده، تعاملگرا و تاثیرگذار در مناسبات مختلف حاکمیتی و دولتهای اصلاحات به تصویر کشیدهاند. این سیاستمدار یزدی بخش زیادی از اعتبار سیاسی خود را از تخصصش در رشته مهندسی برق و کارنامه عملی مسئولیت در وزارت پست، تلگراف و تلفن دولت نخست سیدمحمد خاتمی در پایان دهه ۱۳۷۰ وام گرفته است.
پرده اول، شاگرد اول
عارف بر اساس شرح حال زندگی خود به احتمال در میان همنسلهایش جزو «بچهدرسخوان»ها خطاب میشده؛ رتبه دوم کنکور ریاضی ۱۳۴۹ در دانشگاه تهران سرآغاز زندگی حرفهای او در رشته مهندسی برق مخابرات تا مقطع دکترا میشود، آن هم فارغالتحصیلی از دانشگاه استنفورد آمریکا.
فعالیت سیاسی در این برهه کمرنگترین بخش زندگیاش بوده است. فعالیتهای جنبی دانشجویی او به حوزه فرهنگ و مذهب و ارتباطاتش با انجمن اسلامی خارج از کشور محدود میشود. فهرست گسترده سوابق او پس از انقلاب هم همین بار فرهنگی را تداعی میکند، از عضویت سابقش در شورای عالی انقلاب فرهنگی تا عضویت فعلیاش در کمیسیون علمی، فرهنگی و اجتماعی مجمع تشخیص مصلحت نظام.
تلاشهای علمی محمدرضا عارف، بزرگترین سرمایه فعالیتهای سیاسی و مدیریتی گسترده او پس از انقلاب میشود.
پرده دوم، مدیر متخصص انقلاب
عارف پس از پایان تحصیلات خود در آمریکا در سال ۱۳۵۹ به ایران برمیگردد. بازگشت او به ایران پایانی بر ۵ سال حضور در آمریکا از سال ۱۳۵۴ بود. اولین مسئولیتهای خود را در انقلاب اسلامی با جانشینی شهید محمود قندی وزیر پست، تلگراف و تلفن دولت شهید رجایی (نخستوزیر) و مدیرعاملی شرکت مخابرات ایران تجربه میکند؛ و عارف یکی از مدیران انقلاب اسلامی از ابتدای دهه ۱۳۶۰ میشود. محمود قندی در جلسه هفتم تیرماه ۱۳۶۰ حزب جمهوری اسلامی شهید میشود، جلسهای که عارف نیز قرار بوده در آن حضور داشته باشد ولی پدر و برادرش همان روز از یزد به تهران میآیند و عارف به جلسه نمیرود. او سرپرست وزارت پست، تلگراف و تلفن میشود و محمدعلی رجایی از بین عارف و مرتضی نبوی، نبوی را بهعنوان گزینه وزارت پست، تلگراف و تلفن به مجلس معرفی میکند.
میان پرده، تدریس در دانشگاه
تدریس در دانشگاه بخش زیادی از فعالیتهای حرفهای عارف در دهههای ۱۳۶۰ و دهه ۱۳۷۰ همزمان با مسئولیتهای مدیریتیاش میشوند. عارف از دهه ۱۳۶۰ تا اواسط دهه ۱۳۷۰ در دانشگاه صنعتی اصفهان تدریس میکند و پس از آن به دانشگاه شریف میرود. پرونده استاد تمامی او در دانشکده مهندسی برق دانشگاه شریف همچنان فعال است و از او مقالات دانشگاهی در سال ۲۰۲۴ نیز ثبت شده است.
پرده سوم، مقام ارشد دولت اصلاحات
ریاست عارف بر دانشگاه تهران در دولت آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی از سالهای ۱۳۷۳ تا ۱۳۷۶ حلقه وصل او به آغاز مهمترین دوره حیات سیاسیاش یعنی ورود به دولت و قرار گرفتن در جایگاه مقام ارشد در دولت بعد میشود. به دنبال انتخابات دوم خرداد ۱۳۷۶ و پیروزی سیدمحمد خاتمی در انتخابات ریاستجمهوری، او بهعنوان وزیر پست، تلگراف و تلفن به مجلس معرفی میشود و محمد غرضی جای خود را به عارف میدهد. او در این وزارتخانه برنامههای زیادی را برای توسعه زیرساختهای ارتباطی کشور اجرا کرد که تأثیرات بلندمدتی بر پیشرفت فناوری اطلاعات و ارتباطات در ایران داشت. خودش میگوید غرضی تلفن همراه را وارد کشور کرد ولی توسعهاش در زمان ما بود.
تکیه زدن عارف بر جایگاه وزارت پست، تلگراف و تلفن او را از یک مدیر رده میانی به مقام ارشد کشوری ارتقا داد. در سال ۱۳۸۰، با آغاز دوره دوم ریاستجمهوری محمد خاتمی، عارف به عنوان معاون اول رئیسجمهور منصوب شد. این انتصاب، نقطه عطفی در زندگی سیاسی او بود و نقش مهمی در سیاستهای دولت اصلاحات ایفا کرد.
در دوره معاونت اول رئیسجمهوری، محمدرضا عارف نقش کلیدی در تصمیمگیریها و اجرای سیاستهای دولت داشت. او به ویژه در حوزههای اقتصادی و علمی فعالیتهای گستردهای انجام داد. برنامههای توسعهای که او هدایت کرد، به بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور کمک کرد.
عارف همچنین به عنوان یک اصلاحطلب معتدل، تلاش کرد تا بین جناحهای مختلف سیاسی تعادل برقرار کند و فضایی برای گفتوگو و همکاری فراهم آورد. این رویکرد او باعث شد که در بسیاری از مسائل کلان کشور، اجماع نسبی بین نیروهای سیاسی مختلف به وجود آید.
میان پرده، سیاستمدار غیرحزبی
معاون اول دولت اصلاحات همانند دوره قبل از انقلاب تعلق سیاسی به حزب و گروههای سیاسی نداشت. اگرچه نامش جزو بنیانگذاران جبهه مشارکت در دولت سیدمحمد خاتمی قرار دارد، ولی حضورش در این جبهه چندان طولی نکشید و از جبهه مشارکت کنارهگیری کرد. حضور او ۲ دهه بعد بهعنوان رئیس شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان نیز عمر کوتاهی داشت و همان دهه ۱۳۹۰ مدیریت اصلاحات را به دوستانش در این جبهه واگذار کرد. این تصمیم او حکایت از تداوم نقش میانجی و واسط او بهعنوان یک اصلاحطلب در حاکمیت داشت؛ سیاستمداری که نمیخواست در پیشانی فعالیتهای حزبی، اصلاحطلبان با بحران مواجه شوند و با وجود انتقادات در قامت یک پشتیبان از آنها ایفای نقش کند.
پرده چهارم، معتمد نظام
عارف جزو معدود چهرههای دولت اصلاحات بود که پس از پایان دولت اصلاحات در سال ۱۳۸۴ از سوی رهبر معظم انقلاب بهعنوان یکی از چهرههای حقیقی مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب شد و این حکم در ادوار مختلف برای او تمدید شد. او به موازات این مسئولیت خود، به فعالیتهای علمی و پژوهشی برگشت و به تدریس در دانشگاه ادامه داد.
پرده پنجم، نامزد اول اصلاحات
معاون اول دولت اصلاحات همراه بقیه همطیفانش سالهای پرتنشی را در دوره ریاستجمهوری محمود احمدینژاد رئیسجمهور اصولگرا گذراندند. با این حال عارف در بطن سیاست همچنان فعال و اثرگذار بود و با ثبتنام انتخاباتی خود در رقابتهای ۱۳۹۲، در تراز رجل سیاسی و یکی از نامزدهای تصدی پست ریاستجمهوری و ادامه دهنده راه دولت سیدمحمد خاتمی پس از یک وقفه ۸ ساله ظاهر شد. هرچند که در نهایت به نفع حسن روحانی از انتخابات کنارهگیری کرد، اما این اقدام او به وحدت بیشتر اصلاحطلبان و پیروزی روحانی کمک شایانی کرد.
پرده ششم، رئیس تشکیلات اصلاحطلبان
ائتلاف عارف با اعتدالگرایان به حضور او در مجلس دهم انجامید. اصلاحطلبان با پیروزی روحانی اعتدالگرا نفس تازهای پیدا کرده بودند و ۲ سال بعد شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان را در سال ۱۳۹۴ سازمان دادند. محمدرضا عارف ۲ دوره با اجماع اصلاحطلبان به عنوان رئیس شورای عالی انتخاب شد و در اولین گام فعالیت خود توانست با ارائه فهرست امید، تمام ۳۰ کرسی مجلس دهم در تهران و بیش از ۱۰۰ کرسی نمایندگی در مجلس را به دست بیاورد. فراکسیون امید اگرچه اکثریت محسوب نمیشد ولی در همسویی با دولت روحانی اقدامات موثری در تصویب طرحها و لوایح کمککننده به دولت روحانی داشت. دوره حضور او در مجلس یک دوره بود و با بالا گرفتن برخی اختلافات در جبهه اصلاحات او از نامزدی در دور بعد صرفنظر کرد.
او پس از پایان دوره نمایندگیاش در گزارشی خطاب به مردم نوشت: با پذیرش برخی نقدها به مدل سیاستورزی شخصی اینجانب و یا برخی اقدامات و تصمیمهای گذشته، از زحمات ارزشمند بسیاری از همکارانم در فراکسیون امید و یا چهرههایی ناشناخته در مجلس سپاسگزارم که لوایح و مصوبات ارزشمندی برای احقاق حقوق و یا اصلاح ساختارهای کشور پیگیری و مصوب کردند. اقداماتی همچون لوایح چهارگانه FATF، لایحه حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان، لایحه حمایت از حقوق معلولان، طرح تشکیل اجتماعات و برگزاری راهپیماییها، طرح استقلال شورای شهر و مدیریت شهری، طرح خطمشی و اداره صدا و سیما، طرح اصلاح قانون جرم سیاسی، طرح الزام بانکها و موسسات اعتباری غیربانکی به حذف سود، طرح آموزش اجباری قبل از ازدواج، طرح تشدید مجازات اسیدپاشی، طرح جامع جمعیت و تعالی خانواده، طرح تامین کالاهای اساسی، طرح دائمیشدن قانون استخدام ناجا، طرح حمایت از شاغلین فقیر و بیکاران، طرح حمایت و تشویق مطلعین مفاسد اداری و اقتصادی، طرح حفظ کرامت آسیبدیدگان اجتماعی، طرح اصلاح قانون ممنوعیت بهکارگیری بازنشستگان، طرح ممنوعیت حیوان آزاری، طرح تشکیل وزارت تجارت و خدمات بازرگانی، طرح مشارکت مستقیم شهروندان در امور قوه مقننه، طرح حمایت از آسیبدیدگان از سیل و سوانح طبیعی، طرح نظام جامع رسانهای کشور، طرح تشکیل بورس حمل بار و مسافر و ... نمونههایی از اقداماتی است در ظاهر ساده، بدون هیاهو و جنجال که حقوق معطل شده بسیاری از اقشار جامعه را احیاء و یا در خصوص اصلاح برخی رویهها اقدام شد.
پرده آخر، آقای معاون اصلاحات
مسعود پزشکیان وقتی پس از یک دوره ۳ ساله فرتوتی و نامید اصلاحطلبان، توانست این جریان سیاسی را به اداره امور اجرایی کشور برگرداند، کمتر کسی تصور میکرد که معاون اول او، محمدرضا عارف معاون اول دولت سیدمحمد خاتمی باشد. انتخاب پزشکیان از میان همه چهرهها رفاقت دیرینه خود با عارف بود. پزشکیانی که ۳ سال از عارف کوچکتر است ولی مشی میانهروی هر ۲ نفر و نقشآفرینی سیدمحمد خاتمی به فصل مشترک همکاری این ۲ اصلاحطلب باسابقه انجامیده است. عارف از محدوده سن قانونی انتخابات ریاستجمهوری در ۴ سال آینده خارج میشود و پذیرش مسئولیت معاون اولی او بیشتر راوی تلاشهایش در راه اصلاح و توسعه کشور است.
نظر شما